تینا سکی با مامان توسط یک مرد ثروتمند بهم ریخته می شود.
این دختر عادت داشت که به دنبال راه های آسان در زندگی خود باشد و سکی با مامان از هر راه ممکن از ارائه خدمات به مشتریان ثروتمند امتناع ورزد. تینا بازیگوش عاشق یکی از این افراد نیکوکار بود و از هیچ چیز پشیمان نبود ، زیرا پولش هیچ بویی نداشت. این بدتر از این است که مجبور شوید همه چیز را از پرداخت ناچیز صندوق دار در سوپر مارکت صرفه جویی کنید.