این دو بدن یکدیگر را بدون کلمات درک می کون داغ مامان کنند.
آیا می توانید مدیر اصلی را با خوشحالی و خوشحالی به سمت کون داغ مامان یکی از اعضای پدری جوان ، که برای صحبت با مدرسه فراخوانی شده است ، تصور کنید؟ البته ، تصور این کمی سخت است ، اما دیدن آن کاملاً واقعی است. پدر و مادر یکی از دانش آموزانی که از او باقی مانده بود برای گفتگوی آموزشی با مدیر این موسسه به مدرسه فراخوانده شدند. متأسفانه برای او و خوشبختانه برای معلم سرپرست ، هیچ مدیری وجود نداشت و در پدر معلم با سرپرست اداره آموزش و پرورش با چشمان یک پلنگ گرسنه و رنج دیدار کرد. دو نگاه ملاقات کرد و اجساد بیشتر صحبت کردند.