یک همکار را به عضو تبدیل داستان سگسی مامان می کند.
این دختر در سالن خال کوبی کار می کند و داستان سگسی مامان به همین دلیل بدن زیبای او با خال کوبی آراسته شده است. اما در اینجا زندگی شخصی زن در قالب مردی که او را دوست داشته باشد ، آراسته نشده است. او هر روز رابطه جنسی بیشتر و بیشتر می خواهد. به همین دلیل است که متقاعد کردن یک همکار دشوار نیست که از رفیق خود دست بکشد تا او را به اینجا و اکنون بدهد ، کسی که به عنوان دستیار نقاش اصلی به دیدار وی آمد. مرد روی دختر خم شد و طاس آن را به درون بیدمشک انداخت و باعث شد تا دختر کمی رنج بکشد ، تا اینکه احساس خوبی کند. اما زن نمی خواهد به اطراف بچسبد ، بلکه فقط رابطه جنسی سخت تری می خواهد ، روی دیکها و کیک ها می چرخد.