دو روز پشت سر هم حرامزاده جوان. داستانسکس با مامان
مردی که بسیار پایدار و متکبر بود ، به دخترک که روی صندلی عرشه آفتاب گرفته بود ، نزدیک شد و انواع داستانسکس با مامان و اقسام کراهت ها را آغاز کرد. در میان آنها درخواستی برای نشان دادن سینه ها و تهیه سینه زنی بود. این دختر در ابتدا سعی در ارسال توهین به دیک داشت ، اما خیلی زود او ناگهان شروع به مکیدن دیک کرد. روز بعد ، دختر ، محکم و بی رحمانه ، بار دیگر به او عشق ورزید.