یک مربی مشتری را از کون مامان جون طریق لعنتی به نیروانا راهنمایی می کند.
یک مربی یوگا ممکن است بهترین شهر نباشد ، اما او مطمئناً مسیر ارتباط نیروانا را از طریق تماس صمیمی می داند. او مشتری خود را به یک گیاه بزرگ شاهدانه تغذیه کرد ، و سپس سعی کرد با توجه به تمام قوانین فلسفه هندو او را لعنتی کند. درست است ، همه اینها با تمرین معمول به پایان رسید ، اما به کون مامان جون نظر می رسد که دختر همه چیز را در جهان فراموش کرده است.