پسر گریه می مامان جوردی کند گربه و دختر دمار از روزگارمان درآورد.
این مرد چیزهای زیادی درباره بازی های مقدماتی می داند. او نوک انگشت دوست دختر طولانی و سخت را لمس کرد و او را وادار کرد که از ادامه لذت ، ناله کند. این زن از این دستکاری به بیرون رفت و مامان جوردی به دلیل لذت و خروس ، پاهای چاق خود را از هم جدا کرد.