خودش را مامان جوردی در حمام نوازش می کند.
یک زن بالغ تاریک اما حتی زیباتر و موهای تیره به حمام می رود و سالهای جوانی اش را به یاد می آورد ، اولین عشق او ، اولین مرد او که او را در الاغ و دهان درست در این وان حمام گرفت. این خاطرات تنها احساس روشنایی را برانگیخته است که صاحب یک همسایه نمی تواند مامان جوردی به نوازش بیدمشک های نرم و لطیف او کمک کند.