امروز می خواهیم کون مامان جون پیچ خورده باشیم.
همه مردان این شهر آرزو دارند لیسیدن این گربه دختر زیبا - از دستیار ارشد طلافروشی در قطار با کلبه وبا گرفته تا شهردار - خوابیده اند. اما این زیبایی فقط به دوستان و تحسین کنندگانش ، که حتی با او نمی خوابند ، اجازه می دهد تا پاهای کون مامان جون زیبا را نوازش دهند. این مرد واقعاً از این حالت راضی نبود و همیشه فکر می کرد که چگونه یک کوچه زیبا ، اما سرد ، مانند سکه برفی ، پارگی کند. و چیزی به او گفت که امروز او به هدف خود می رسد.